در مورد اختيار





يكى از جالبترين مطالب، فلسفه اختيار است. بحث اين است كه اگر هر انسانى طالع از قبل مشخص شده اى را صاحب است، پس زندگى و آزمايش زندگانى مفهوم خود را از دست ميدهند، زيرا قبل از تولد هر انسانى تائين گشته كه آيا او بهشتى يا جهنمى خواهد بود و او در واقع هيچ اختيارى براى مشخص نمودن سرنوشت خود ندارد. و طبيعتا اين تطاولى دور از حق ميباشد

به نظر من هر انسانى اختيارش را از خداوند متعال هديه گرفته و كاملا در مورد خودش حق تصميم و انتخاب سرنوشت دارد. هر انسانى صاحب صفتهاى خوب و بد است و بر اوست كه بر صفتهاى زشت خود با تكيه بر احساس نيك و انديشه نيكش غلبه كند. البته امروزه كم نيستند كسانى كه با نام دين صاحب اختيار جان و مال انسانهاى ديگر ميشوند. كارى كه خداوند متعال در قرآن حتى درباره هدايت با اصرار ممنوع نموده و ميفرمايد: اگر من ميخواستم همه انسانها به راه راست هدايت ميشدند و تو فقط وظيفه پيام رسانى و تبليغ را دارى. و اگر اينطور نبود ، زندگانى معنى خود را از ديدگاه اسلامى از دست ميداد و انسانهاى بى اختيار ديگر نميتوانستند مورد آزمايش قرار بگيرند و روحشان را براى جايگاه لايقى در ابديت پرورش دهند.يكى از دلايلى كه پروردگار يكتا خود را در اين دنيا آشكارا به بندگانش نشان نميدهد، همين است. تصور بفرمائيد كه خداوند متعال خود را آشكار ميكرد. آيا در آن زمان موجودى جرات ميكرد كه بر خلاف ميل او كوچكترين عملى انجام دهد؟ و اين امر آزادى و اختيار را در معناى خالصش از انسانها ميگرفت. (ناگفته نماند كه خداوند متعلق به فرد يا افرادى نيست و همه بندگان خود را دوست دارد. در جائيكه بندگانش از او دورى ميكنند، خلعش با انرژى منفى يا ابليس پر ميشود و اين براى انسانها فاجعه وار است!)

و اما در مورد اطلاع خداوند متعال از سرنوشت بندگانش. همانطور كه يادآور شديم، ايزد يكتا بيرون از بند ابعاد مشخص است و در نتيجه بيرون از بعد زمان نيز ميباشد. يعنى او ميتواند در همه نقطه ها روى خط تصورى زمان باشد. اگر مثلا انسان ميتوانست به نقطه معينى در آينده سفر كند و ببيند كه در روى اين خط در كدام نقطه معينى چه تصميمى گرفته و يا چه حركتى انجام داده است، او نيز از سرنوشت خود مطلع ميگشت. پس سرنوشت وجود دارد، اما معناى خود را از ديدگاه الهى به دست مياورد.

و اما اراده کلی‌ که به اراده الهی بسیار نزدیک است: اراده جزئی مانند چرخ کوچکیست درون چرخی بزرگتر. میلیاردها چرخه کوچک که میگردند و با گردششان چرخ بزرگ را به حرکت در می‌آورند. انسان با ارادهٔ جزئی خود با چند چیز میتواند به ارادهٔ کلی‌ و در نهایت به ارادهٔ الهی به دلیل کرم الهی تاثیرگذار باشد : تقوی، ریاضت، دعا‌، صبر، تحمل درد، همدلی، کوشش همراه پاکدلی، امید و توکل مهمترین این عوامل هستند